
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۳۱۱
۱
زلف تو دلم برد و بقصد جان شد
گفتم که بگیرمش زمن ترسان شد
۲
در تاب شد از نخست و بر خود پیچید
پس خم زد و در زیر کله پنهان شد
نظرات