
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۵۲۷
۱
لعل تو کزو شکر شدست اندر خط
دانی که چرا ز دست دست اندر خط؟
۲
از زلف تو مار دید بر هم پیچان
حالی بفسو نگری نشست اندر خط
نظرات