
کسایی
برف پیری
۱
بنفشهزار بپوشید روزگار به برف
درونه گشت چنار و زریر شد شنگرف
۲
که برف از ابر فرود آید، ای عجب، هر سال
از ابر من به چه معنی همی بر آید برف ؟
۳
از این زمانهٔ جافی و گردش شب و روز
شگرف گشت صبور و صبور گشت شگرف
۴
گذشت دور جوانی و عهدنامهٔ او
سپید شد که نه خطش سیاه ماند، نه حرف
۵
غلاف و طرف رخم مشک بود و غالیه بود
کنون شمامهٔ کافور شد غلاف و طَرف
۶
ایا کسایی! کَن از پای، بند ژرف چنین
که بر طریق تو چاهی است سخت و محکم و ژرف
تصاویر و صوت

نظرات
msr
آرش فضلی شمس آبادی