
خاقانی
شمارهٔ ۱۳۰ - مطلع دوم
۱
ای لب و زلفین تو مهره و افعی بهم
افعی تو دام دیو مهرهٔ تو مهر جم
۲
در ختنی روی تو حجلهٔ زنگی عروس
در یمنی جزع تو حجرهٔ هندی صنم
۳
مریم آبستن است لعل تو از بوسه باش
تا به خدائی شود عیسی تو متهم
۴
ای دو لبت نیست هست، هست مرا کرده نیست
هرچه ز جان هست بیش با لبت از نیست کم
۵
خاک توام سایهوار سایه ز من در مدزد
نار نهام برمجوش، مار نهام در مرم
۶
خود چه زیانت بود گر به قبول سگی
عمر زیان کردهای از تو شود محتشم
۷
در طلبت کار من خام شد از دست هجر
چون سگ پاسوخته دربدرم لاجرم
۸
صورت عین شین و قاف در سر یعنی که عشق
نقش الف لام میم در دل یعنی الم
۹
خون چو خاقانی ریختهٔ لعل توست
قصه مخوان خون او بازده از لعل هم
۱۰
ماهی و خون را دیت شاه دهد ز آنکه هست
عاقلهٔ دور ماه شاه ولی النعم
۱۱
ابر صواعق سنان، بحر جواهر بنان
روح ملایک سپاه، مهر کواکب حشم
تصاویر و صوت

نظرات