
خاقانی
شمارهٔ ۱۶۵ - در ستایش موفق الدین عبد الغفار
۱
ای نایب عیسی از دو مرجان
وی کرده ز آتش آب حیوان
۲
ای زهر تو دستگیر تریاق
وی درد تو پایمرد درمان
۳
از جام تو صاف نوشتر، تیغ
در دام تو صید خوارتر جان
۴
جزع تو به غمزه برده جانها
لعل تو به بوسه داده تاوان
۵
وصل تو به زیر پر سیمرغ
پرورده به سایهٔ سلیمان
۶
در عین قبول تو خرد را
یک رنگ نموده کفر و ایمان
۷
از جور تو در میان عشاق
برخاسته صورت گریبان
۸
گر فتنه نبایدت که خیزد
طیره منشین و طره مفشان
۹
خاقانی را به کوی عشقت
کاری است برون ز وصل و هجران
۱۰
راهی است ورا به کعبهٔ مجد
بیزحمت ناقه و بیابان
۱۱
ختم فضلا موفق الدین
مقصود قران و صدر اقران
۱۲
عبد الغفار کآسمان را
در ساحت قدر اوست جولان
۱۳
صدری که ز آفرینش او
مستوجب آفرین شد ارکان
۱۴
از بخت جوان او کنم یاد
چون دستن کشم به پیر دهقان
تصاویر و صوت


نظرات
جهن یزداد