
خاقانی
شمارهٔ ۴۱ - قصیده
۱
خسرو بدار ملک جم ایوان تازه کرد
در هشت خلد مملکه بستان تازه کرد
۲
کیخسرو تهمتن بر زال سیستان
در ملک نیم روز شبستان تازه کرد
۳
این کعبه را که سد سکندر حریم اوست
خضر خلیل مرتبه بنیان تازه کرد
۴
بهر ثبات ملک چنین کعبهٔ جلال
از بوقبیس حلم خود ارکان تازه کرد
۵
قصری که عرش کنگرهٔ اوست آسمان
از عقد انجمش گهر افشان تازه کرد
۶
مانا که بهر تاختن مرکبان عقل
مهدی به عالم آمد و میدان تازه کرد
۷
یا عالمی ز لطف برآورد کردگار
وانگه در او معادن حیوان تازه کرد
۸
دست کرم گشاد شه و پای بخل بست
تا پیشگاه قصر شرف وان تازه کرد
۹
قحط سخا ز کشور امید برگرفت
گر خلق بهر عاطفه باران تازه کرد
۱۰
شاهی که بهر کوههٔ زینهای ختلیانش
ماهی به چرخ تحفه ز دندان تازه کرد
۱۱
خاقان اعظم آنکه بقا با سعادتش
همشیرهٔ ابد شد و پیمان تازه کرد
تصاویر و صوت

نظرات