خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۵۱ - قصیده

۱

خوی فلک بین که چه ناپاک شد

طبع جهان بین که چه غمناک شد

۲

آخر گیتی است نشانی بدانک

دفتر دل‌ها ز وفا پاک شد

۳

سینهٔ ما کورهٔ آهنگر است

تا که جهان افعی ضحاک شد

۴

گر برسد دست، جهان را بخور

زان مکن اندیشه که ناپاک شد

۵

افعی اگرچه سر زهر گشت

خوردن افعی همه تریاک شد

۶

رخصت این حال ز خاقانی است

کو به سخن بر سر افلاک شد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
بهرنگ
۱۳۹۶/۰۲/۰۲ - ۲۲:۳۸:۱۵
در بیت پنجم لفظ "همه" از قلم افتاده است.افعی اگر چه "همه" سر زهر گشتخوردن افعی همه تریاک شد
user_image
یک ایرانی
۱۴۰۳/۰۵/۲۶ - ۱۰:۴۹:۲۱
میشه لطفا راهنمایی کنید که معنای "بدانک" در بیت دوم چیست؟
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۵/۲۶ - ۱۱:۲۴:۳۰
درود بر یک ایرانی عزیز بدانک یعنی بدان که  شاد باشی