خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۰۱

۱

عشاق به جز یار سر انداز نخواهند

خوبان به جز از عاشق جان‌باز نخواهند

۲

تا عشق بود عقل روا نیست که مردان

در مملکت عاشقی انباز نخواهند

۳

آنان که چو من بی پر و پروانهٔ عشقند

جز در حرم جانان پرواز نخواهند

۴

بیداد از آن جزع جهان‌سوز نبینند

فریاد از آن لعل جهان‌ساز نخواهند

۵

گر کشت مرا غمزهٔ غمازش زنهار

تا خونم از آن غمزهٔ غماز نخواهند

۶

در مذهب عشاق چنان است شریعت

کان را که بکشتند دیت باز نخواهند

۷

بی‌عشق ز خاقانی چیزی نگشاید

بی‌وصل گل، از بلبل آواز نخواهند

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۴۱۹

نظرات