خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۰۷

۱

حاشا که مرا جز تو در دیده کسی باشد

یا جز غم عشق تو در دل هوسی باشد

۲

کس چون تو نشان ندهد در کل جهان لیکن

چون این دل هر جائی هر جای بسی باشد

۳

بر پای تو سر دارم گر سر خطری دارد

وصل تو به دست آرم گر دسترسی باشد

۴

از خاک سر کویت خالی نشوم یک شب

گر بر سر هر سنگی حالی عسسی باشد

۵

ز آنجا که توئی تا من صد ساله ره است الحق

ز اینجا که منم تا تو منزل نفسی باشد

۶

از زحمت خاقانی مازار که بد نبود

گر خوان وصالت را چون او مگسی باشد

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۴۲۱
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۳۸۱
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۱۰۵
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۶۷۹

نظرات

user_image
مهرداد
۱۴۰۰/۰۴/۱۰ - ۱۳:۱۶:۵۸
ز آنجا که توئی تا من صد ساله ره است الحق ز اینجا که منم تا تو منزل نفسی باشد