
خاقانی
غزل شمارهٔ ۱۱۵
۱
بوسه گه آسمان نعل سمند تو باد
نور ده آفتاب بخت بلند تو باد
۲
خواجهٔ جانی به لطف، شاه جهانی به قدر
گردن گردنکشان رام کمند تو باد
۳
تا رخ و موی تو را در نرسد چشم بد
مردم آن چشمها جمله سپند تو باد
۴
خنجر تو چون پرند روشن و با زینت است
خون دل عاشقان نقش پرند تو باد
۵
نامزد نیکوئی بر در ایوان توست
نامزد خرمی چشم نژند تو باد
۶
عشق تو را تا ابد جای ز جان من است
جان مرا تا اجل قوت ز قند تو باد
۷
من چه سگم ای دریغ کامده در بند تو
آنکه منش بندهام بستهٔ بند تو باد
۸
سرمهٔ خاقانی است خاک سر کوی تو
افسر خاقان چین نعل سمند تو باد
تصاویر و صوت




نظرات