خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۲۷

۱

دل از آن دلستان به کس نرسد

بر از آن بوستان به کس نرسد

۲

بی‌غمش رنگ عیش کسی نبرد

بی‌دمش بوی جان به کس نرسد

۳

به غلط بوسه‌ای بخواهم ازو

گرچه دانم که آن به کس نرسد

۴

لب به دندان فرو گزد یعنی

رطب از استخوان به کس نرسد

۵

وصلش اندیشه چون کنم کامروز

دولت از ناکسان به کس نرسد

۶

مردمی تنگ بار گشت چنان

کز درش آستان به کس نرسد

۷

عهد و انصاف پی غلط کردند

تا ازیشان نشان به کس نرسد

۸

همه بیگانه‌اند خلق آوخ

کاشنا زان میان به کس نرسد

۹

اهل دردی مجوی خاقانی

کاین مراد از جهان به کس نرسد

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۴۲۷
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۱۰۳
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۸۰۳

نظرات