خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۲۸

۱

عشق تو دست از میان کار برآورد

فتنه سر از جیب روزگار برآورد

۲

هر که به کوی تو نیم‌بار فروشد

جان به تمنا هزار بار برآورد

۳

جزع تو دل را هزار نیش فرو برد

لعل تو جان را هزار کار برآورد

۴

طبع تو تا عادت پلنگ بیاموخت

گرد ز شیران مرغزار برآورد

۵

گفتی کز انتظار کار شود راست

وای بر آن کار کانتظار برآورد

۶

خوی تو با دیگران چو شاخ سمن بود

کار چو با من فتاد خار برآورد

۷

آتش عشق تو در نهاد من افتاد

دود ز خاقانی آشکار برآورد

تصاویر و صوت

نظرات