خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۲۹

۱

ازین ده رنگ‌تر یاری نپندارم که کس دارد

وزین بی‌نورتر کاری نپندارم که کس دارد

۲

نماند از رشتهٔ جانم به جز یک تار خون آلود

ازین باریکتر تاری نپندارم که کس دارد

۳

دهم در من یزید دل دو گیتی را به یک مویش

ازینسان روز بازاری نپندارم که کس دارد

۴

نسیم صبح جانم را ودیعت آورد بویش

ازین به تحفه در باری نپندارم که کس دارد

۵

اگر در زیر هر سنگی چو خاقانی سری بینی

ازین برتر سخن باری نپندارم که کس دارد

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۱۶۲
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۶۹۹

نظرات