خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۳

۱

سر به عدم درنه و یاران طلب

بوی وفا خواهی ازیشان طلب

۲

بر سر عالم شو و هم جنس جوی

در تک دریا رو و مرجان طلب

۳

مرکز خاکی نبود جای تو

مرتبهٔ گنبد گردان طلب

۴

مائدهٔ جان چو نهی در میان

جان به میانجی نه و مهمان طلب

۵

روی زمین خیل شیاطین گرفت

شمع برافروز و سلیمان طلب

۶

ای دل خاقانی مجروح خیز

اهل به دست آور و درمان طلب

۷

زهر سفر نوش کن اول چو خضر

پس برو و چشمهٔ حیوان طلب

۸

خطهٔ شروان نشود خیروان

خیر برون از خط شروان طلب

۹

سنگ به قرابهٔ خویشان فکن

خویش و قرابات دگرسان طلب

۱۰

یوسف دیدی که ز اخوة چه دید

پشت بر اخوة کن و اخوان طلب

۱۱

مشرب شروان ز نهنگان پر است

آبخور آسان به خراسان طلب

۱۲

روی به دریا نه و چون بگذری

در طبرستان طربستان طلب

۱۳

مقصد آمال ز آمل شناس

یوسف گم کرده به گرگان طلب

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۸۱۹

نظرات

user_image
محسن جهان
۱۴۰۰/۱۲/۲۵ - ۰۴:۳۸:۳۹
تفسیر ابیات ۱ و ۲: این شاعر نامدار قرن ششم قمری خطاب به بشر می‌فرماید: اگر طالب وفا و محبت الهی هستی بایست از این دنیای مادی درگذری و با آنهایی که اتصال با عالم عدم دارند ( منظور: پیامبران، ائمه، اولیا و عرفا) ارتباط برقرار کنی.در این حالت از این عالم خاکی فراتر رفته و هم جنس‌ آنان خواهی شد. و تاکید دارد بر اینکه، برای یافتن گوهر کمیاب بایست به اعماق دریا رفت که کنایه از تحمل سختی برای نیل به وجود لایزال باریتعالی دارد.
user_image
امین
۱۴۰۱/۰۱/۲۷ - ۰۶:۵۲:۲۲
چقدر این شعر زیباست درود بر خاقانی بزرگ اگر با سلیقه شخصی‌ام بخواهم دو بیت از این شعر را انتخاب کنم این دو را برمی‌گزینم : یوسف دیدی که ز اخوه چه دید پشت بر اخوه کن و اخوان طلب روی به دریا نه و چون بگذری  در طبرستان طربستان طلبدر پناه حق
user_image
امین
۱۴۰۱/۰۹/۱۷ - ۱۵:۴۸:۲۷
درود بر همگی عزیزان اخوه و اخوان در زبان عربی هردو به معنی «برادران» است. اما تفاوتی که وجود دارد با توجه به این شعر حضرت خاقانی و مطالبی که بنده مطالعه کردم می‌توان گفت : اخوه به برادران ناتنی گویند مانند برادران یوسف و اخوان را برادران تنی. در این شعر هم از سرنوشتی که برادران ناتنی یوسف برای وی ساختند گله شده است. در پناه حق