خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۱۵۶

۱

روی تو چون نوبهار جلوه‌گری می‌کند

زلف تو چون روزگار پرده‌دری می‌کند

۲

والله اگر سامری کرد به عمری از آنک

چشم تو از سحرها ماحضری می‌کند

۳

مفلسی من تو را از بر من می‌برد

سرکشی تو مرا از تو بری می‌کند

۴

گر بکشم که گهی زلف دراز تو را

طرهٔ طرار تو طیره‌گری می‌کند

۵

راضیم از عشق تو گر به دلی راضی است

لیک بدان نیست او جمله بری می‌کند

۶

عقل نه همتای توست کز تو زند لاف عشق

می‌نشناسد حریف خیره سری می‌کند

۷

عشوه‌گری می‌کند لعل تو و طرفه آنک

عقل چو خاقانیی عشوه خری می‌کند

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۱۲۴
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۳۸۹
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۶۸۱

نظرات