
خاقانی
غزل شمارهٔ ۱۸۲
۱
آن کو چو تو دلربای دارد
بر فرق زمانه پای دارد
۲
سخت آباد است خانهٔ حسن
تا روی تو کدخدای دارد
۳
خوش عطاری است باد شبگیر
تا زلف تو مشکسای دارد
۴
جان کز تو در این مقام دور است
آهنگ دگر سرای دارد
۵
هیهات که روی دلربایت
با ما به وصال رای دارد
۶
سلطان سعادت آنچنان نیست
کاندیشهٔ هر گدای دارد
۷
خاقانی از آسمان گذشته است
تا خاک در تو جای دارد
تصاویر و صوت


نظرات