
خاقانی
غزل شمارهٔ ۲۰۰
۱
ای دل آن زنار نگسستی هنوز
رشتهٔ پندار نگسستی هنوز
۲
خاک هر پی خون توست از کوی یار
پی ز کوی یار نگسستی هنوز
۳
در سر کار هوا شد دین و دل
هم نظر زان کار نگسستی هنوز
۴
تن چو جان از دیده نادیدار ماند
دیده ز آن دیدار نگسستی هنوز
۵
بر سر بازار عشق آبت برفت
پای ز آن بازار نگسستی هنوز
۶
تاختی بر اسب همت سالها
تنگ آن رهوار نگسستی هنوز
۷
رشتهٔ جانت ز غم یک تار ماند
شکر کن کان تار نگسستی هنوز
۸
لاف یکرنگی مزن خاقانیا
کز میان زنار نگسستی هنوز
تصاویر و صوت


نظرات