
خاقانی
غزل شمارهٔ ۲۰۴
۱
مه نجویم، مه مرا روی تو بس
گل نبویم، گل مرا بوی تو بس
۲
عقل من دیوانهٔ عشق تو شد
بندش از زنجیر گیسوی تو بس
۳
اشک من باران بیابر است لیک
ابر بیباران خم موی تو بس
۴
آینه از دست بفکن کز صفا
پشت دست آئینهٔ روی تو بس
۵
رنگ زلفت بس شب معراج من
قاب قوسینم دو ابروی تو بس
۶
طالب ظل همائی نیستم
سایهٔ دیوار در کوی تو بس
۷
آسمان در خون خاقانی چراست
کاین مهم را نامزد خوی تو بس
تصاویر و صوت



نظرات