خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۲۲۱

۱

گر به عیار کسان از همه کس کمتریم

هیچ کسان را به نقد از همه محرم‌تریم

۲

گر به امیدی که هست دولتیان خرم‌اند

ما به قبولی که نیست از همه خرم‌تریم

۳

گر تو به کوی مراد راه مسلم روی

ما به سر کوی عجز از تو مسلم‌تریم

۴

صاف طرب شرب توست چون که فراهم نه‌ای

دردی غم قوت ماست وز تو فراهم‌تریم

۵

غصهٔ تلخ از درون خندهٔ شیرین زنیم

روی ترش چون کنیم نز گل تر کمتریم

۶

گر تو چو بلعم به زهد لاف کرامت زنی

ما ز سگی دم زنیم وز تو مکرم‌تریم

۷

خرمن عمر ای دریغ رفت به باد محال

در خوی خجلت ز عمر از مژه پرنم‌تریم

۸

گرچه بهین عمر شد روز به پیشین رسید

راست چو صبح پسین از همه خوشدم تریم

۹

گفتی خاقانیا کز غم تو بی‌غمیم

گر تو ز ما بی‌غمی ما ز تو بی‌غم‌تریم

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۲۱۹

نظرات