خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۲۳۸

۱

نام تو چون بر زبان می‌آیدم

آب حیوان در دهان می‌آیدم

۲

تا لب من خاک‌بوس کوی توست

هردم از لب بوی جان می‌آیدم

۳

گر قدم بر آسمانم پیش تو

فرق سر بر آستان می‌آیدم

۴

تا همایم خوانده‌ای در کام دل

هر نواله استخوان می‌آیدم

۵

وارهان زین دام‌گاه غم مرا

کرزوی آشیان می‌آیدم

۶

مایه عشق توست چون او حاصل است

شاید ار عمری زیان می‌آیدم

۷

در صف عشاق خاقانی منم

کاسب معنی زیر ران می‌آیدم

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۴۱۸

نظرات