خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۲۴۸

۱

دیده در کار لب و خالش کنم

پیشکش هم جان و هم مالش کنم

۲

کعبهٔ جان او و عید دل هم اوست

جان و دل قربان همه سالش کنم

۳

چون مرا از راه کعبه است این فتوح

بس طواف شکر کامسالش کنم

۴

ماه من کاشتر سوار آید به راه

دیده سقا، سینه حمالش کنم

۵

ناقه‌را چون ماه بر کوهان بود

نام چرخ مشتری فالش کنم

۶

ناقه ای کو پای بر یالش نهد

بوسه گه هم پای و هم یالش کنم

۷

گه مهار از رشتهٔ جان سازمش

گه زر رخسار خلخالش کنم

۸

گر دلم سوزد سموم بادیه

بس مفرح کز لب و خالش کنم

۹

کمترین هندوی او خاقانی است

گر پذیرد نام مثقالش کنم

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۲۰۶
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۴۲۴
دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۴۷۶
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۷۲۵

نظرات