خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۲۹۵

۱

سینه پر آتشم چو میغ از تو

چهرهٔ پر گوهرم چو تیغ از تو

۲

روز عمرم بدی که چون

حاصلی نیست جز دریغ از تو

۳

ماتم عمر رفته خواهم داشت

زان سیه جامه‌ام چو میغ از تو

۴

رصد عشق تو جهان بگرفت

چون تمنا کنم دریغ از تو

۵

وه چه سنگی که خون خاقانی

ریختی نامده دریغ از تو

تصاویر و صوت

نظرات