
خاقانی
غزل شمارهٔ ۳۰۳
۱
رخت تمنای دل بر در عشاق نه
تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه
۲
قفل که بر لب نهی از لب معشوق ساز
پای که از سر کنی در صف عشاق نه
۳
زخم که جانان زند همسر مرهم شناس
زهر که سلطان دهد همبر تریاق نه
۴
طاق پذیر است عشق جفت نخواهد حریف
بر نمط عشق اگر پای نهی طاق نه
۵
دیدهٔ تو راست نیست لاف یکی بین مزن
صورت تو خوب نیست آینه بر طاق نه
۶
عالم زراق را سغبه مشو چون شدی
هر دو جهان مردوار بر کف زراق نه
۷
از سرحدّ وجود بگذر خاقانیا
با عدم ار عاشقی دست به میثاق نه
نظرات