
خاقانی
غزل شمارهٔ ۳۱۰
۱
در صبوح آن راح ریحانی بخواه
دانهٔ مرغان روحانی بخواه
۲
یک دو جام از راه مخموری بخور
یک دو جنس از روی یکسانی بخواه
۳
ساغری چون اشک داودی به رنگ
از پریروی سلیمانی بخواه
۴
دیدبان عقل را بربند چشم
چشم بندش آنچه میدانی بخواه
۵
زاهدان را آشکارا می بده
شاهدان را بوسه پنهانی بخواه
۶
جام خم کن جرعه بر خامان بریز
عذر تشویر از پشیمانی بخواه
۷
دست برکن، زلف بترویان بگیر
پوزش خجلت ز نادانی بخواه
۸
از سفالین گاو سیمین آهوان
عید جان را خون قربانی بخواه
۹
گر به مستی دست یابی بر فلک
زو قصاص جان خاقانی بخواه
تصاویر و صوت

نظرات