خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۳۱۵

۱

درا تا سیل بنشانم ز دیده

گهر در پایت افشانم ز دیده

۲

بیا از گرد ره در دیده بنشین

که گرد راه بنشانم ز دیده

۳

مگر دان سر ز من تا خون چشمم

سوی دل باز گردانم ز دیده

۴

چنان بر دیده بندم نقش رویت

که نقش خلد برخوانم ز دیده

۵

گه از بازوی و ران سازم کنارت

گهی بازوی خون رانم ز دیده

۶

چو آئی سوی خاقانی دم نزع

به دید تو دود جانم ز دیده

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۴۳۶

نظرات