خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۳۳۴

۱

تب‌ها کشم از هجر تو شب‌های جدائی

تب‌ها شودم بسته چو لب‌ها بگشایی

۲

با آنکه دل و جانم دانی که تو را اند

عمرم به کران رفت و ندانم تو که رایی

۳

از غیرت عشق تو به دندان بگزم لب

گر در دلم آید که در آغوش من آیی

۴

گفتی ببرم جان تو، اندیشه در این نیست

اندیشه در آن است که بر گفته نپایی

۵

شد ناخن من سفته ز بس کز سر مژگان

انگشت مرا پیشه شد الماس ربایی

۶

خاقانی از اندیشهٔ عشق تو در آفاق

چون آب روان کرد سخن‌های هوایی

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۳۱۹
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۴۴۲
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۷۴۶

نظرات