
خاقانی
غزل شمارهٔ ۳۴۰
۱
تاطرف کلاه برشکستی
قدر کله قمر شکستی
۲
در حلق دلم فتاد زنجیر
تا حلقهٔ زلف برشکستی
۳
زان زلف شکسته عاشقان را
صد کار به کار درشکستی
۴
درد دل ما به بوسه بردی
و آوازهٔ گلشکر شکستی
۵
حلقهٔ در اختیار ما را
چندان بزدی که درشکستی
۶
خاقانی را ز غیرت عشق
ناله همه در جگر شکستی
تصاویر و صوت

نظرات