
خاقانی
غزل شمارهٔ ۳۵۰
۱
کاشکی جز تو کسی داشتمی
یا به تو دسترسی داشتمی
۲
یا در این غم که مرا هر دم هست
همدم خویش کسی داشتمی
۳
کی غمم بودی اگر در غم تو
نفسی، همنفسی داشتمی
۴
گر لبت آن منستی ز جهان
کافرم گر هوسی داشتمی
۵
خوان عیسی بر من وانگه من
باک هر خرمگسی داشتمی
۶
سر و زر ریختمی در پایت
گر از این دست، بسی داشتمی
۷
گرنه عشق تو بدی لعب فلک
هر رخی را فرسی داشتمی
۸
گرنه خاقانی خاک تو شدی
کی جهان را به خسی داشتمی
تصاویر و صوت

نظرات
شاهین شیرزادی
کسرا