خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۳۷۴

۱

گر بر در وصالت امید بار بودی

بس دیده کز جمالت امیدوار بودی

۲

این فتنه‌ها نرفتی از روزگار بر ما

گرنه جمال رویت در روزگار بودی

۳

ما را غم فراقت بحری است بی‌کرانه

ای کاش با چنین غم دل در کنار بودی

۴

یارب چه رونق استی بازار ساحری را

گر چون دو چشمت او را یک کیسه‌دار بودی

۵

گر بر فلک رسیدی از روی تو خیالی

در چشم هر ستاره صد لاله‌زار بودی

۶

رفتی چو آن گل ما از بهر صید گلشن

گل را به چشم بلبل کی اعتبار بودی

۷

خاقانی ار نبودی مداح خوبی تو

خاقان اکبر او را کی خواستار بودی

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۷۶۳

نظرات