
خاقانی
غزل شمارهٔ ۴۰۰
۱
لالهرخا، سمنبرا، سروِ روان کیستی؟
سنگدلا، ستمگرا، آفتِ جانِ کیستی؟
۲
تیرقدی، کمانکَشی، زُهرهرُخی و مهوشی
جانْت فدا که بس خوشی، جان و جهانِ کیستی؟
۳
از گُل سرخ رستهای، نرگس دسته بستهای
نرخِ شکر شکستهای، پستهدهانِ کیستی؟
۴
ای تو به دلبری سَمَر، شیفتهٔ رُخَت قَمَر
بسته به کوه بر کمر، موی میانِ کیستی؟
۵
دامنهاده میروی، مست ز باده میروی
مشتگشاده میروی، سختکمانِ کیستی؟
۶
شهد و شکر، لبانِ تو، جمله جهان، از آنِ تو
در عجبم به جانِ تو، تا خود از آنِ کیستی؟
تصاویر و صوت

نظرات
شقایق
حمید خزایی
امین
امیر مسعود دلاوری