خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۴۳

۱

دست قبا در جهان نافه‌گشای آمده است

بر سر هر سنگ باد غالیه‌سای آمده است

۲

ابر مشعبد نهاد پیش طلسم بهار

هر سحر از هر شجر سِحرنمای آمده است

۳

لاله ز خون جگر در تپش آفتاب

سوخته دامن شده است لعل‌قبای آمده است

۴

بلبل خوش نغمه‌زن هست بهار سخن

بین که عروس چمن جلوه‌نمای آمده است

۵

فاخته در بزم باغ گوئی خاقانی است

در سر هر شاخسار شعرسرای آمده است

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۸۳۴

نظرات

user_image
ابوالفضل غلامی
۱۳۹۹/۰۷/۰۴ - ۰۶:۵۳:۳۱
سلام. بیت چهارم، «عروش» نادرست است و صورت صحیح «عروس» است.