خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۵۶

۱

ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست

تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

۲

جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز

خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

۳

چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر

گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

۴

خستگی سینهٔ ما را خیالت مرهم است

ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

۵

یوسف گم گشتهٔ ما زیر بند زلف توست

گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست

۶

زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود

آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست

۷

رخت خاقانی در این عالم نمی‌گنجد ز غم

غمزه‌ای بر هم زن و او را بدان عالم فرست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
الیا آزاد
۱۴۰۲/۰۹/۲۹ - ۰۶:۴۴:۱۸
بسیار زیباست.