
خاقانی
غزل شمارهٔ ۶
۱
به زبان چرب جانا بنواز جان ما را
به سلام خشک خوش کن دل ناتوان ما را
۲
ز میان برآر دستی مگر از میانجی تو
به کران برد زمانه غم بیکران ما را
۳
به دو چشم آهوی تو که به دولت تو گردون
همه عبده نویسد سگ پاسبان ما را
۴
ز پی عماری تو چه روان کنیم مرکب
چو رکیب تو روان شد چه محل روان ما را
۵
به سرا و مجلس خود مطلب نشانی ما
چو تو بر نشان کاری چه کنی نشان ما را
۶
گلهٔ فراق گفتم که نه نیک رفت با ما
به کرشمه مهر برنه پس از این زبان ما را
۷
به تو درگریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی بپذیر جان ما را
تصاویر و صوت

نظرات
رسته
پاسخ: با تشکر از شما، با «جان» جایگزین شد.
رسته
سیما.م
سورنا
Pou Yan