خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۶۷

۱

دل را ز دم تو دام روزی است

وز صاف تو دُردِ خام روزی است

۲

از ساقی مجلس تو ما را

از دور خیال جام روزی است

۳

جان خاک تو شد که خاک را هم

از جرعهٔ ناتمام روزی است

۴

مرغی است دلم بلندپرواز

اما ز قضاش دام روزی است

۵

ناکام شدم به کام دشمن

تا خود ز توام چه کام روزی است

۶

زان پای بر آتشم که دل را

بر خاک درت مقام روزی است

۷

ماندم به شمار هجر و وصلت

تا زین دو مرا کدام روزی است

۸

فتواست به خون من غمت را

الحق غم تو حرام‌روزی است

۹

خاقانی را زیاد خواندی

کورا ز وجود نام روزی است

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۲۹۶
دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۸۰۹
دیوان خاقانی شروانی، کتابفروشی خیام 2537 - حسان العجم افضل الدین ابراهیم بن علی خاقانی شروانی - تصویر ۳۷۹
دیوان خاقانی شروانی به اهتمام ضیاء الدین سجادی - افضل الدین بدیل بن علی نجار - تصویر ۶۶۹

نظرات