خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۸۰

۱

دلم در بحر سودای تو غرق است

نکو بشنو که این معنی نه زرق است

۲

فراقت ریخت خونم این چه تیغ است

نفاقت سوخت جانم این چه برق است

۳

جهان بستد ز ما طوفان عشقت

امانی ده که ما را بیم غرق است

۴

تو هم هستی در این طوفان ولیکن

تو را تا کعب و ما را تا به فرق است

۵

اگرچه دیگری بر ما گزیدی

ندانستی کز او تا ما چه فرق است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
همایون ویسی شیخ رباط
۱۳۹۹/۰۵/۱۵ - ۱۶:۲۷:۱۴
اگرچه دیگری بر ما گزیدیندانستی کز او تا ما چه فرق است...