خاقانی

خاقانی

غزل شمارهٔ ۹۵

۱

عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد

افغان چه توان کرد که داور نپذیرد

۲

زرگونهٔ من دارد و گر زر دهم او را

ننگ آیدش از گونهٔ من زر نپذیرد

۳

صد عمر به کار آید یک وعدهٔ او را

کس عمر ابد یک نفس اندر نپذیرد

۴

از دیده به بالاش فرو بارم گوهر

آن سنگ‌دل افسوس که گوهر نپذیرد

۵

جان پیش‌کش او بتوان کرد ولیکن

بر جان چه توان کرد مزید ار نپذیرد

۶

پروانهٔ وصل از سر و زر خواهد مرفق

آن شحنهٔ حسن از چه سر و زر نپذیرد

۷

خاقانی اگر رشوه دهد خال و لبش را

ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی (مطابق نسخه خطی ۷۶۳ هجری) - حسن العجم افضل الدین بدیل بن علی شروانی - تصویر ۴۱۴

نظرات