
خاقانی
شمارهٔ ۱۳۹
۱
چه شد که بادیه بربود رنگ خاقانی
که صبح فام شد از راه و شامگون آمد
۲
در آفتاب نبینی که شد اسیر کسوف
چو تیغ زنگ زده در میان خون آمد
۳
میار طعنه در آن کش سموم بادیه سوخت
که آن سفر ز عذاب سقر فزون آمد
۴
مکن به لون سیه دیگ را شکسته، ببین
که از دهان کدام اژدها برون آمد
تصاویر و صوت

نظرات