
خاقانی
شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد
۱
خبر برآمد کان آفتاب شرع فرو شد
هزار آه زهرک آن خبر شنود برآمد
۲
چون روز اسعد ازین چرخ دیر سال فرو رفت
ز چرخ نالهٔ وا اسعداه زود برآمد
۳
چو روی علم نهان شد شکست پشت جهانی
طراق پشت شکستن ز هر که بود برآمد
۴
خواص آذربیجان چو دود آذرپیچان
بسوختند و ز هر یک هزار دود برآمد
۵
خلیفه جامهٔ سوکش قبا کند چو غلامان
که جان خواجه که سلطان دیر بود برآمد
۶
گریست دیدهٔ خسرو بریخت در کیانی
فرود شد که روانش ازین فرود برآمد
۷
فلک ستاره فرو برد و خور ز نور تهی شد
زمانه مایه زیان کرد و خود ز سود برآمد
۸
مرا ز ماتم او جان و دل به رنگرزان شد
لباس جان سیه از رنگ و دل کبود برآمد
تصاویر و صوت

نظرات