خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز

۱

ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ

در مشرقین ز جاه تو کسب ضیا کند

۲

درگاه توست قبلهٔ پاکان و جان من

الا طواف قبلهٔ پاکان کجا کنند

۳

تن را سجود کعبه فریضه است و نقص نیست

گر دیده را ز دیدن کعبه جدا کند

۴

گر تن به قرب کعبه نگشت آشنا رواست

باید که جان به قرب سجود آشنا کند

۵

از تن نماز خدمت اگر فوت شد کنون

جان هم سجود سهو برد هم قضا کند

۶

تن چو رسد به خدمت کی زیبد از مسیح

کو خوک را به مسجد اقصی رها کند

۷

گر جان به خدمت است تن ار نیست گو مباش

دل مهره یافت مار تمنا چرا کند

۸

چون مشک چین تو داری ز آهوی چین مپرس

آه به چین به است که سنبل چرا کند

۹

گرچه به سیر مشک شناسند لیک مرد

چون مشک یافت سیر گزیند خطا کند

۱۰

دیوان و جان دو تحفه فرستاده‌ام به تو

گردون براین دو تحفهٔ غیبی ثنا کند

۱۱

دیوان من به سمع تو در دری دهد

جانم صفات بزم تو ز اوج سما کند

۱۲

ای آسمانت کرده زمین بوس و تا ابد

هم آسمان ز خاک درت توتیا کند

۱۳

بادت بقای خضر که تا خضر از این جهان

صد سال آن جهانت شمار بقا کند

تصاویر و صوت

دیوان خاقانی شروانی به اهتمام دکتر میر جلال‌الدین کزازی ـ ج ۲ (غزلها، قطعه ها، چارانه ها و سروده های عربی) - خاقانی شروانی - تصویر ۴۱۱

نظرات