
خاقانی
شمارهٔ ۱۵۲ - در تقاضای ده شتر از امیر الحاج
۱
ای که هر دم ز تبت خلقت
صد شتر بار مشک در سفرند
۲
گردن اشتران دهی پر زر
به کسانی که سرور هنرند
۳
تا تو اشتر سواری اندر فید
خار و حنظل به فید گلشکرند
۴
پیش اشتر دلی چو خاقانی
یاد تو جز به جام جم نخورند
۵
دوش در ره بماندهاند مرا
اشتری ده که زیر بار درند
۶
اشتری ده ه بار من بکشد
ور فروشم به تازیی بخرند
۷
ور بندهی دهمت صد دشنام
که یکی ز آن به اشتری نبرند
نظرات