
خاقانی
شمارهٔ ۱۸۵
۱
روزی میان بادیه بر لشکر عجم
دست عرب چو غمزهٔ ترکان سنان کشید
۲
دیوان میغ رنگ سنانکش چو آفتاب
کز نوک نیزهشان سرکیوان زیان کشید
۳
میغ از هوا به یاری آ میغ چهرگان
آمد ز برق نیزهٔ آتش فشان کشید
۴
ما عاجز دو میغ که بر دامن فلک
قوس قزح علامتی از پرنیان کشید
۵
من در کمان نظاره که ناگه برید بخت
چون آب در دوید و چو آتش زبان کشید
۶
گفتا مترس ازین گره ناخدای ترس
کاینک خدای کعبه بر ایشان کمان کشید
نظرات