
خاقانی
شمارهٔ ۲۴۳ - در مرثیهٔ رشید الدین فرزند خود
۱
پسر داشتم چون بلند آفتابی
ز ناگه به تاری مغاکش سپردم
۲
به درد پسر مادرش چون فروشد
به خاک آن تن دردناکش سپردم
۳
یکی بکر چون دختر نعش بودم
به روشندلی چون سماکش سپردم
۴
چو دختر سپردم به داماد گفتم
که گنج زر است این به خاکش سپردم
۵
بماندم من و ماند عبد المجیدی
ودیعت به یزدان پاکش سپردم
۶
اگر کس نباشد پناهش به شروان
پناهش بس است آن خداکش سپردم
نظرات