
خاقانی
شمارهٔ ۲۴۵ - در مرثیهٔ جمال الدین اصفهانی وزیر صاحب موصل و وحید الدین عموی خود
۱
جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم
وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
۲
به سوی این دو یگانه به موصل و شروان
دلی است معتکف و همتی است برحذرم
۳
هنر بدرد ز دندان تیز سین سخا
دلم درید و بخائید گوشهٔ جگرم
۴
سخا بمرد و مرا هر که دید از غم و درد
گریست بر من و حالم چو دید در بدرم
۵
منم غریق غم و اندهان که در شب و روز
غم جمال برم و انده وحید خورم
تصاویر و صوت

نظرات