خاقانی

خاقانی

شمارهٔ ۲۹۸ - در مرثیهٔ فلکی شروانی

۱

عطسهٔ سحر حلال من فلکی بود

بود به ده فن ز راز نه فلک آگاه

۲

زود فرو شد که عطسه دیر نماند

آه که کم عمر بود عطسهٔ من آه

۳

جانش یکی عطسه داد و جسم بپرداخت

هم ملک الموت گفت یرحمک الله

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
عقیل پورخلیلی
۱۳۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۵:۰۱:۲۸
بیت 1 :‌ * عطسه : در شعر خاقانی به معنی زاده و پرورده و برآورده است . * سحر حلال : استعاره از سخن موزون و فصیح و شعر* در مصرع اول «‌ فلکی » به عطسه تشبیه شده است . * ده فن : اشاره دارد به ده فن یا شیوه در علم نجوم که فلکی در آن استاد بود .بیت 2 :* عطسه : استعاره از فلکی شروانی * مصرع اول نوعی حسن تعلیل وجود دارد .