
خاقانی
شمارهٔ ۳۰۸
۱
زهر است مرا غذای هر روزه
زین کاسهٔ سرنگون پیروزه
۲
وز دهر سیاه کاسه در کاسم
صد ساله غم است شرب یک روزه
۳
دهر است کمینه کاسه گردانی
از کیسهٔ او خطاست دریوزه
۴
در کوزه نگر به شکل مستسقی
مستسقی را چه راحت از کوزه
۵
از چرخ طمع ببر که شیران را
دریوزه نشاید از در یوزه
۶
خاقانی صبح خیز، هر شامی
نگشاید جز به خون دل روزه
۷
بر تن ز سرشک جامهٔ عیدی
در ماتم دوستان دل سوزه
تصاویر و صوت

نظرات