خاقانی

خاقانی

رباعی شمارهٔ ۲۹۲

۱

گفتی که تو را شوم مدار اندیشه

دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه

۲

کو صبر و چه دل کانکه دلش می‌گوئی

یک قطرهٔ خون است و هزار اندیشه

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۹۹/۰۳/۲۸ - ۲۳:۳۷:۴۰
در کانال تلگرام دکتر محمد مرادی در این مطلب اشاره شده:«یکی از مجموعه های نفیس فرهنگی و ادبی که دو دهه ی پیش نخستین بار بر محققان ادبیات رخ نشان داد، نسخه ای است از مجموعه ای به نام #سفینه_تبریز که چنان که از #ترقیمه های متعدد پایان رساله ها بر می آید، در محدوده ی زمانی 721 تا 723 هجری کتابت شده است.این مجموعه در برگیرنده ی چندصد رساله در حوزه های گوناگون فرهنگی و ادبی است و گستردگی آن سبب شده تا کنون جز تصحیح چند رساله از آن، تنها به صورت عکسی منتشر شده باشد؛ هرچند یادداشت ها و مقالاتی با بهره گیری از این اثر نفیس نگاشته شده است.یکی از بخش های این سفینه (ورق 291تا297) کتابی است در 12 باب که در آن 400 رباعی از اوحدالدین کرمانی شاعر عارف قرن های ششم و هفتم درج شده است. این مجموعه علاوه بر پژوهش های مربوط به #اوحدی_کرمانی، از منظر بررسی نسبت برخی از #رباعی_های_سرگردان نیز می تواند مفید باشد. برای مثال تعداد قابل توجهی از رباعیات این گزیده، در دیگر دیوان ها و نسخ نیز یافت می شوند که می توان با در نظر گرفتن قدمت این مجموعه، درباره ی آن ها نیز اظهار نظر کرد.در این یادداشت کوتاه به برخی از این رباعی ها اشاره می کنیم:»…«2_ رباعی دیگر، این است:گفتی که تو را شوم مدار اندیشهدل خوش کن و بر صبر گمار اندیشهکو صبر و چه دل، کآنچه دلش می خوانندیک قطره ی خون است و هزار اندیشهاین رباعی در برخی نسخ دیوان #خاقانی، به نام او نیز ثبت شده و از این منظر نیازمند بررسی و تحقیق بیشتر است؛ اما نکته ی جالب این است که در برخی نسخ دیوان #حافظ به نام او ثبت شده و بسیاری این رباعی را به نام حافظ نقل کرده اند؛ حال آنکه حافظ (متولد حدود 726) است و سفینه ی تبریز پیش از حیات او کتابت شده است؛ پس به قطع(فارغ از مباحث سبکی) این شعر نمی تواند از حافظ باشد. »