
خاقانی
رباعی شمارهٔ ۲۹۹
۱
خاقانی را بیقلم کاتب شاه
انگشت شد انگشت و قلم ز آتش آه
۲
هم بیقلمش کاتب گردون صد راه
بگریست قلموار به خوناب سیاه
نظرات