خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

غزل شماره ۱۷

۱

رو به محراب دو ابرویت عبث کردم عبث

سجده سوی کعبه کویت عبث کردم عبث

۲

آن نئی رحمی به حال داد خواهان آیدت

دست در زنجیر گیسویت عبث کردم عبث

۳

بر سر راهت چو خاک افتادنت بی سود بود

ناله شبگیر در کویت عبث کردم عبث

۴

کاکلت را مشک چین گفتم خطا گفتم خطا

نسبت خورشید با رویت عبث کردم عبث

۵

ناخدا ترس و جفا آئینی و مردم فریب

میل دل روز ازل سویت عبث کردم عبث

۶

دل به فتراک نگاهت بستنم بد بود بد

جان فدای چشم جادویت عبث کردم عبث

۷

خویت ار خون ریزدم رویت دهد صد خون بها

خالد آسا شکوه از خویت عبث کردم عبث

تصاویر و صوت

نظرات