خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

غزل شماره ۲۲

۱

به اکسیر وحیل هر خاک راهی زر نخواهد شد

همه بد اصل سنگی در بها گوهر نخواهد شد

۲

سلیمانی نزیبد هر که را خاتم بوَد در کف،

هر آن کو آینه می سازد ، اسکندر نخواهد شد

۳

همه کس خویش را عاشق تواند کرد چون بلبل

ولی پروانه وش جویای ترک سر نخواهد شد

۴

همه گلگون سواری ، خسرو پرویز نتوان گفت،

همه زیبا رخی شیرین صفت دلبر نخواهد شد

۵

به عالم هر که بینی خالدا بیچاره است ، امّا،

چون ابراهیم کس زیبنده افسر نخواهد شد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۱ - ۱۴:۵۷:۵۱
سلیمانی نزیبد هر که را خاتم بوَد در کف،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۱ - ۱۴:۵۸:۴۲
هر آن کو آینه می سازد ، اسکندر نخواهد شد
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۱ - ۱۴:۵۹:۳۶
همه گلگون سواری ، خسرو پرویز نتوان گفت،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۲۱ - ۱۵:۰۰:۴۱
به عالم هر که بینی خالدا بیچاره است ، امّا،