
خالد نقشبندی
غزل شماره ۲۶
۱
مژده ای یعقوب دل کان یوسف کنعان رسید
محنت بیانتهای هجر را پایان رسید
۲
باز گردد ای جان بر لب آمده کان نازنین
عیسی مریم صفت بهر علاج جان رسید
۳
کوه غم بر باده ده ای دل که با باد صبا
بر مشمامم بوی خاک مقدم جانان رسید
۴
تلخی دوران به یک سر محو شد از دل مرو
چون نسیمی بر مشامم زان گل خندان رسید
۵
خالد ای مرغ گلستان وفا، بس کن فغان
کان بهار زندگانی خرم و خندان رسید
نظرات